سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش، پرده ای جلوگیر از آفتها است . [امام علی علیه السلام]

منطقه و بیداری اسلامی

 
 
انسان = زندگی = گناه(جمعه 89 اسفند 13 ساعت 5:49 صبح )

انسان = زندگی = گناه

جبران خلیل جبران- بر گرفته از کتاب ماسه و کف

 

چنان زندگی کن که از رفتن وحشت نداشته باشی    .
آنان که به هزار دلیل زندگی می
     کنند نمی توانند به یک دلیل بمیرند و آنان
که به یک دلیل زندگی می کنند
     با همان یک دلیل نیز می میرند    .
بعد از یک عمر گناه، حال باید در یک آزمایش
   الهی آماده سفر مرگ شوی،
بعد از یک عمر معصیت، حال باید افسوس یک عمر خطا را
بخوری.
بعد از یک عمر خنده، حال باید نشست و بر یک عمر اشتباه رفتن و
نفهمیدن
گریست. دیگر جای خنده نیست
.
بعد از یک عمر حساب نکردن،
حال باید حساب پس داد: ((حاسبوا قبل ان
تحاسبوا))

دیگر چاره ای جز گریه
نیست، گریه به حال خویش و افسوس بر گذشته ای که هرگز به عقب برنمی گردد.
خواهرم! حجاب تو سنگری چون خون من است، می دانم بالاتر از آن هستی
که سفارش به پوشش و حجاب کنم ولی بدان تفنگی که در دست من است چادری است که بر سر توست، اگر میل به سلاحم داری چادرت را سلاحم بدان
برادرم! زندگی چند صباحی بیش نیست، نیامده می گذرد، آن چنان سریع می
گذرد
که رود به دریا می پیوندد
.
چنان زندگی کن که فردا برای رفتن
وحشتی نداشته باشی.
خدایا گناهکارم! خطا از من است می دانم همیشه مغلوب نفسم
شده ام، خدایا!
از من درگذر که جز گذشت تو منزلگاه من جز دوزخ
نیست.
ارزش انسان به چیزی که به آن دست می یابد، نیست بلکه به هدفی است که میل وصول به آن دارد.

حق به دو شخص نیاز دارد یکی که آن را اداء می کند و دیگری که آن را می فهمد.

همه‌ی سخنان ما تکه هایی هستند که از سفره اندیشه فرو می ریزند.

اگر خواستی مالک چیزی شوی آن را به خود وامگذار.

محبت، حجابی است بین عاشق و معشوق.

عشق و شک، با هم سازگاری ندارد.

اگر پشت به آفتاب کنی جز سایه‌ی خویش چیزی نمی بینی.

رحمت، نصف عدالت است.

کسی که از جیب خود چیزی به تو می دهد تا از قلبت چیزی بگیرد چقدر نا بیناست.

آیا اشتباهی بزرگتر، از پی بردن به اشتباه دیگران هست.

چقدر احمق هستی، اگر از مردم بخواهی که با بالهایت پرواز کنند و تو نتوانی یک پر به آنها بدهی.

مقتول را همین افتخار بس است که او قاتل نیست.

سکوت حسود، بسیار پرهیاهو است.

حقیقت، قابل تجربه نیست.

تلخ ترین اندوههای ما، یاد آوری شادیهای گذشته ماست.

اگر در جای خود می بودی، هیچ وقت دریا را در هنگام جزر سرزنش نمی‌کردی.

 داریوش بهمنیار  


» داریوش احمد رضا بهمنیار
»» نظرات دیگران ( نظر)





بازدیدهای امروز: 244  بازدید

بازدیدهای دیروز:81  بازدید

مجموع بازدیدها: 388431  بازدید


» ?پیوندهای روزانه «
» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «